سلام ، سلام به وسعت بيكرانه ها ،سلام به راستي تنهايي ها ، سلام به سختي سختترين دردها ، سلام به سوزناكي درد دل يك مرد تنها ، سلام و سلامها به مردترين مردها
سلام و بازهم سلام:
چه بيراهه رفتيم اي دوست از جمع راهها كه به راهي رسيده است......
زمان كجاست ، دارد زمان ميبردش در ساحت نظاره تاريخ هستييم...........
مرزي كه ميرود به آواي بازها ، شايد ، شايد در اين تباهي ها در اين هميشه باقي ها داستاني ناگفتني بوده است در خلوت تمامي ويرانه هاي من........
چه بيراهه رفتيم اي دوست ..................
تا بهت عاشقانه خويش تا اولين حكايت باقي........
........... و باز هم عشق ، عشق مرد گريان و دل شكسته.....